هنوز هم دوستش دارم
به یادش که ... نارفیق بود.
بهار زندگی ام
من از قصه زندگی ام نمی ترسم
من از بی تو بودن به یاد تو زیستن و تنها از خاطرات گذشته تغذیه کردن می ترسم.
ای بهار زندگی ام
اکنون که قلبم مالا مال از غم زندگیست
اکنون که پاهایم توان راه رفتن ندارد
برگرد
باز هم به من ببخش احساس دوست داشتن جاودانه را
باز هم آغوش گرمت را به سویم بگشا
باز هم شانه هایت را مرحمی برایم قرار بده.
بگزار در آغوشت آرامش را به دست آورم
بدان که قلب من هم شکسته
بدان که روحم از همه دردها خسته شده.
این را بدان که با آمدنت غم برای همیشه من را ترک خواهد کرد.
بس برگرد که من به امید دیدار تو زنده ام
نظرات شما عزیزان:
رها 
ساعت1:35---26 اسفند 1390
سلام عزیزم وبت خیلی قشنگه مطالبتو دوست داشتم به منم یه سری بزن.اگه خواستی تبادل لینک داشته باشیم که چه بهتر پاسخ:سلام.ممنون که به تنهایی من اومدی.حتما
عاشق دیوونه 
ساعت11:49---25 اسفند 1390
سلام دوست عزیز وب زیبایی داری اگه خواستی به منم سر بزن دوس داشتی بیا تبادل لینک گلم پاسخ:سلام.ممنونم که بهم سر زدی.باشه
majidaidin 
ساعت21:00---1 اسفند 1390
اگر که رفیق است التماس لازم نیست حتما بر میگردد و اگر نارفیق بود همان بهتر که بر نگردد و پیروز تویی پاسخ:
|